یادمه که همیشه میگفتی : برو من همیشه پشتت هستم ولی هیچ وقت فکر اون خنجری که پشتت قایم کرده بودی رو نمی کردم ! چقدر سخته برای رسیدن ب ی نفر همه چیز رو از سر راهت خط بزنی..... بعد بفهمی خودت تو لیست کسایی بودی ک خطت زده!! چهار شمع به آرامی می سوختند، محیط آن قدر ساکت بود که می شد صدای صحبت آنها را شنید.اولین شمع گفت: « من صلح هستم، هیچ کس نمی تواند مرا همیشه روشن نگه دارد. فکر می کنم که به زودی خاموش شوم. هنوز حرف شمع صلح تمام نشده بود که شعله آن کم و بعد خاموش شد. » شمع دوم گفت: « من ایمان هستم، واقعا انگار کسی به من نیازی ندارد برای همین من دیگر رغبتی ندارم که بیشتر از این روشن بمانم . » حرف شمع ایمان که تمام شد ،نسیم ملایمی وزیدو آن را خاموش کرد. وقتی نوبت به سومین شمع رسید با اندوه کفت: « من عشق هستم توانایی آن را ندارم که روشن بمانم، چون مردم مرا به کناری انداخته اند و اهمیتم را نمی فهمند، آنها حتی فراموش کرده اند که به نزدیکترین کسان خود محبت کنند و عشق بورزند. » پس شمع عشق هم بی درنگ خاموش شد . کودکی وارد اتاق شد و دید که سه شمع دیگر نمی سوزند. او گفت: « شما که می خواستید تا آخرین لحظه روشن بمانید، پس چرا دیگر نمی سوزید؟» چهارمین شمع گفت: « نگران نباشد، تا وقتی من روشن هستم، به کمک هم می توانیم شمع های دیگر را روشن کنیم. من امید هستم. » چشمان کودک درخشید، شمع امید را برداشت و بقیه شمع ها را روشن کرد. بنابر این شعله امید هرگز نباید خاموش شود. ما باید همیشه امید و ایمان و صلح و عشق را در وجود خود حفظ کنیم
آرام در رثای خودم گریه میکنم در مجلس عزای خودم گریه می کنم زانو بغل گرفته و مانند کودکان لج میکنم برای خودم، گریه میکنم چونان مسافری که کسی نیست خویش او چون چشمه پشت پای خودم گریه میکنم پیش چراغهای جهان سرخ میشوم از شرم چشمهای خودم گریه میکنم بسیار سادهام من آواره، مدتی است با یاد روستای خودم گریه میکنم ای دل عجیب خستهام از درد مردمان امشب فقط به جای خودم گریه میکنم کوتاهی جمله هارابه بزرگی درکتان بپذیرید اندرزهای ارزنده آسان به دست می آیندبه کارنبستنشان گران تمام می شود آیاشخصیت چیزی جزقبول مسولیت است برای روبه راه شدن بایدباخودروبه روشد فراموش نکنیم که فراموشی هم نعمت بزرگی است تجربه باسنگ صبور محک می خورد درکنج دلم عشق کسی خانه ندارد کس جای دراین کلبه ی ویرانه ندارد دل رابه کف هرکه نهم بازپس آرد کس تاب نگهداری دیوانه ندارد دربزم جهان جزدل حسرت کش مانیست آن شمع که میسوزدوپروانه ندارد ای آه مکش زحمت بیهوده که تاثیر راهی به حریم دل جانانه ندارد درانجمن عقل فروشان ننهم پای دیوانه سرصحبت فرزانه ندارد
Design By : mysali.com |